به یاد و خاطره ی دکتر ملکیان عزیز
سال 93 و روزای آخر کارشناسی بود با دکتر ملکیان درس امنیت یا شبکه داشتیم. یه روز سر کلاس گفتن کی میتونه راجع به جامعه بی حد و مرز یعنی یه جامعه ای مثل اینترنت یه تحقیقی انجام بده؟ آخه کی میتونست مطلبی تهیه کنه که برای فردی به با سوادی ایشون جذاب باشه! کسی داوطلب نشد… و نمیدونم چرا به من نگاه کردن… بهر حال تو رودروایستی داوطلب شدم اما هر چی میگشتم نمیتونستم مطلبی اماده کنم که درخور استاد ملکیان باشه..چند باری ازم پیگیری کردن و نهایتا روزای اخر ترم نتیجه تحقیق و بهشون دادم و سعی کردم دیگه باهاشون روبرو نشم 🙂 مطمین بودم که نتیجه کار من نسبت به دانشی که دارن خیلی کوچیکه و شاید اصلا تا آخر نخوننش..بعد از اون ماجرا دیگه ایشون و ندیدم… حدودا دو سال پیش بود تو تلگرام بهم پیغام دادن و اون تحقیق و یادآوری کردن… گذشته ازینکه چقدر غافلگیر شدم از پیامشون و اینکه منو به خاطر داشتن واقعا فک نمیکردم اون تحقیق و آرشیو کنن!! و حتی بعد اینهمه مدت برام بفرستن تا بهم انگیزه بدن که میتونم نویسنده خوبی هم بشم…
روحت شاد آدم حسابی…
از دیروز که تو لینکدین و توییتر پر شده از پیامای دانشجوهاشون و کسایی که شاید از دور میشناختنشون فک کردم اگر قرار باشه یکبار تو زندگیم راجع به شخصی بنویسم اون فرد حتما دکتر احسان ملکیان خواهد بود که تو کلاساشون درس اخلاق و زندگی میدادن چیزی که هیچ جای نظام آموزشیمون تعریف نشده